پارمیسا پارمیسا ، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 5 روز سن داره

امید دوباره زندگی ما پارمیسا

تولد سه سالگی پارمیسا خوشگلم

به چشمان تو می نگرم، و سرسبزی دشت ها را به فراموشی می سپارم تبسم معصومانه ی تو مرا از نگاه به غنچه ی نو دمیده در صبحگاه ِ بهار، بی نیاز می سازد! ستاره ها دیگر ، در تاریکی شب درخششی ندارند نهال محبت تو، سر سبز ترین سبزینه ایست که در بوستان عمرم کاشته ام با اشک دیدگانم جوانه ات راآبیاری می کنم و با بوسه های گرم مادرانه ، جوانه ی وجودت را قدرت می بخشم تا شاخ و برگت قوی شود و سایه گستر عمرم شوی به پروانه ها می گویم: به غنچه های گل سرخ روی آور نشوند به نسیم خواهم گفت که در او دیگر عطر و مستی دیرینه نیست! تا گلبرگ بدن تو را در نوازش انگشتانم دارم به شبنم لطیف صبحگاهی دست نخواهم زد سحرگاهان نوای مرغان چمن بیدارم نمی ک...
27 شهريور 1396
1