پارمیسا پارمیسا ، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 1 روز سن داره

امید دوباره زندگی ما پارمیسا

خطرات پاییز و زمستان 1401

روز مرگی های دخترم پاییز و زمستان 1401 روز اول مدرسه اردوی شهر کتاب یلدای 1401خانه بابا جان دورهمی با بچه ها خانه ننه ای تجربه دندانپزشکی و گذاشتن پلاک ب ای صاف شدن دندانها دختر گیس گلابتون ...
13 ارديبهشت 1402

تابستان ۱۴۰۱

جشن الفبای دخترک کلاس اولی با سوادم جشن الفبا شبها که خوابی، میام نگات میکنم، سرت رو‌نوازش میکنم و خودم رو سرزنش میکنم به خاطر اینکه امروز به اندازه کافی باهات بازی نکردم چون غرق در انجام دادن کارهایی خودم بودم. به خاطر اینکه فعالیت های بیشتری برای تو ترتیب ندادم. کتابهای بیشتری برات نخوندم. شاید نباید اجازه میدادم انقدر تلویزیون ببینی! نکنه زیاد سرت داد کشیدم! نکنه زیادی بهت "نه" گفتم! بارها گفتم "مامان نمیتونه فعلا این کار رو انجام بده"! نمیدونم چرا نتونستم در لحظه حاضر باشم و وقتی با تو هستم‌ تمام حواسم با تو باشه! اما میدونی چیه؟ تو همیشه توی ...
11 مهر 1401

۱۴۰۱ و دختر کلاس اولی

سال ۱۴۰۱ به روایت تصویر دختر کلاس اولی عزیز و نازنینم دلم میخواد خودت بیایی و بنویسی کی میشه تو نامه هایي رو کـه قبل از تولدت نوشتم رو این جا ببینی و بخونی و بابتش خوشحال بشی چقدر دلم میخواد از خوبی هات بگم و هی شکر کنم...
20 مرداد 1401

روز دخمل پارمیسا خانم 😍

تو ببین، وحشی چشمان توأم دختر خوب که چنین بی سر و سامان توأم دختر خوب خوشترین خاطره در خلوت خونین خیال خواب لبخند و پری خوان توأم دختر خوب ! روزت مبارک عشق مامان هفتین سال که دخمل من شدی الهی فدای اون نفست بشم...
20 آذر 1400

جشن تولد ۷ سالگی امید زندگیم

ای عزیزترینم، تولدت تولد زیبایی‌ها بود، و لبخندهای شیرینت زندگی‌ام را قشنگ کرد، تولدت هزاران بار مبارک، روزی کـه تو اومدی روی زمین، یه دونه فرشته کم شد از روی آسمونا، تـو مثل گل شکفتی میون ما آدما مهربون دخترم ۷ ساله شد عزیز مهربونم خیلی دوستت دارم ای گل زیبای من ای همه دنیای من تولدت مبارک...
20 آذر 1400