پارمیسا پارمیسا ، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 7 روز سن داره

امید دوباره زندگی ما پارمیسا

بهمن۹۷😍

سلام "زنـدگی" یعنی... بـخند، هرچند که غـمگینی ببـخش، هـر چنـد که مسـکینی فـراموش کن، هرچند که دلـگیری " ایـنگونه بودن زیـباست هر چند که آسان نیـست ""     ...
27 بهمن 1397

عزیزم

Be easy to love Hard to break Impossible to forget آدمى باش كه دوست داشتنش آسونه شكستنش سخته و فراموش كردنش غيرممكنه تو وجودت واسه من یه معجزه ست مثل تو هیچ کجا پیدا نمی شه روز میلاد قشنگت می مونه توی تقویم دلم تا همیشه   ...
19 مهر 1397

اردیبهشت با بهشتم

دخترکم در حال بازی کنار سیل قهره میگه چرا اول به من نگفتی بشینم روی تخت بعد بقبه حواسش به پارکه اصلا نگاه نکرد عکس بگیرم دختر کیتی من وسط همه کیتی هاش باغ وحش من گفتم میترسه تازه یه دور کمش بود میخواست دوباره بره عصاره ی تمام مهربانی ها را می گیرم و از آن فرشته ای می سازم همچون “خودت”. دلم چندین سال است روزه ی عشق گرفته است ! اذان افطارش را تو بگو در نگاهت چیزیست که نمیدانم چیست ؟ مثل آرامش بعد از یک غم ، مثل پیدا شدن یک لبخند مثل بوی نم بعد از باران ، در نگاهت چیزیست که نمیدانم چیست ؟ من به آن محتاجم ! امید زندگی منی دخترک شیرین زبانم فدای خوشگلی هات مهربونی هات شیطونی هات بشم من...
11 خرداد 1397

😍💋

چرخ گردون چه بخندد چه نخندد تو بخند مشکلی گر سر راه تو ببندد تو بخند غصه ها فانی وباقی همه زنجیر به هم گر دلت از ستم غصه برنجد تو بخند امید زندگیمی عشقم...
20 فروردين 1397

خاطرات عشق من در بهار سال ۹۷

امید زندگی من ارزوی من در سالهای زندگی برای تو الهی ،،،،،،،،، قامتش را خم نگردان_ دوچشمش را ،، پر از شبنم نگردان_ نصیبش ،، خنده ای بر لب بگردان_ دلش را ،،،،، جای درد و غم نگردان_ خدایا ،،،،،، فال او را خوش بگردان_ از عمر ،،،،،،،،، نازنینش ڪم نگردان_ الهی ،،،،،،،،، اَحسَنُ الحالش بگردان_ پناهش باش و ،، بی محرم نگردان_ تو او را ،،،،،،، از بلا دورش بگردان_ مریض و ،،،،، در پی مرهم نگردان_ ز قلبش ،،،،،، غصه را بیرون بگردان_ اسیرش در ،،،،،،،تب و ماتم نگردان_ خدایا ،،،،، خالقا ،،،،، شادش بگردان_ گرفتارش ،،،،،،، در این عالم نگردان_ بهار سال ۹۷ بسیار زیبا و با شکوه مثل ۳ بهار قبلی ب ای دخترم شروع ش...
19 فروردين 1397

امادگی برای نوروز ۹۷

بهار نود و هفت سلام می دانم سرت شلوغ است و داری چمدانت را برای آمدن،آماده می کنی... خواستم بگویم میان باران و بوی عشق و شکوفه های رنگارنگ برای همه ی آدم ها یک دشت آرزوی برآورده شده بگذار توی چمدانت که امسال تا جایی که جا داشتیم دلمان شکست، اشکمان تپید، نگاهمان غرق انتظار شد. که امسالمان سال بغض بود، سال آه بود سال خداحافظی های سیاه بود... حالا که داری از راه می رسی توی آغوشت برایمان عشق بیاور توی چشمهایت برایمان اشک شوق بیاور. بهار نود و هفت عزیزم لطفا آنقدر خوب باش تا تمام روزهای سال به یمن آمدنت غصه ها را به در کنند، لطفا زودتر بیا که دلمان به آمدنت خوش است ...
20 اسفند 1396

خاطرات زمستانی دخترم

هروقت از دست کارهای کودکت عصبانی و خسته شدی این متن را با خودت مرور کن: این شادمانی که اکنون در دست توست، مدت زیادی نخواهد ماند. این دستان کوچکی که در دست تو آشیانه دارد، همیشه با تو نخواهد بود. همینگونه این پاهای کوچکی که درکنارت می دود و یا صدای مشتاقی که بدون وقفه و با هیجان هزاران سؤال را از تو می کند، تا ابد نیستند. این صورت قابل اعتماد که به طرف تو توجه می کند، یا بازوان کوچکی که بر گردن تو حلقه می شوندو لبان نرمی که بر روی گونه های تو فشار می آورند، دائمی نیستند. قلب خودت را برایش ارزانی بدار. روزهایش را از شادی پر کن. در خوشی و شادمانی معصومانه اش شریک باش، که کودکی جز دو روزی بیش نیست و با چشم برهم زدنی برای ...
29 بهمن 1396

جیگر مامانی 3سال و 2ماهه

اختلاف ها و مشکلات دقیقا از اونجایی شروع میشه که توقع داریم همه مثه ما فکر کنن ...! دوست داریم آدما اونطوری باشن که ما میخواییم ! همیشه مطابق میل ما رفتار کنن همیشه تاییدمون کنن؛همیشه بگن آره حق با شماست ! کسی که نظرش مثه ما نباشه رو "احمق" خطاب میکنیم ...! برای تفکر و عقیده ی هم ذره ای احترام قائل نیستیم . فقط ادعا داریم . فقط شعار میدیم ؛ باد میندازیم تو غبغبمونو با یه چهره ی روشنفکرانه میگیم که آره به سلیقه ها باید احترام گذاشت . منتهی به سلیقه ای احترام میذاریم که مثه ما باشه ! عجب موجودات خودخواه و نچسبی شدیم.                   &...
14 آذر 1396