خاطرات تیرماه 96

زندگی در نگهم گلزاریست

و تو با قامت چون نیلوفر

شاخه ی پر گل این گلزاری

من در اندام تو یك خرمن گل می بینم

گل گیسو ـ گل لبها ـ گل لبخند شباب

من به چشمان تو گلهای فراوان دیدم

گل تقوا

گل عفت

گل صد رنگ امید

گل فردای بزرگ

گل دنیای سپید

میخرامی و تو را مینگرم

چشم تو آینه روشن دنیای من است
راست، چون شاخه سر سبز و برومند شدی

همچو پر غنچه درختی، همه لبخند شدی

دیده بگشای و در اندیشه گلچینان باش

همه گلچین گل امروزند

همه هستی سوزند

كس به فردای گل باغ نمی اندیشد

آنكه گرد همه گلها بهوس میچرخد

بلبل عاشق نیست

بلكه گلچین سیه كرداریست

كه سراسیمه دَود در پی گلهای لطیف

تا یكی لحظه بچنگ آرد و ریزد بر خاك

دست او دشمن باغ است و نگاهش ناپاك
تو گل شادابی

به ره باد، مرو

غافل از باغ مشو

ای گل صد پر من!

با تو در پرده سخن میگویم :

گل چو پژمرده شود جای ندارد در باغ

گل پژمرده نخندد بر شاخ

كس نگیرد ز گل مرده سراغ

دخترم! با تو سخن میگویم:

عشق دیدار تو بر گردن من زنجیریست

و تو چون قطعه الماس درشتی كمیاب

« گردن آویز » بر این زنجیری
پارمیسا دختر خوشگل من
دختر نگو بلبل بگو از حرف زدنش بگم
از بلبل زبونی هاش بگم
از شیرین کاری هاش بگم
از بازی کردن هاش بگم
الهی فدای خوبی هات بشم

پارمیسا عشقم تازگی استخر خریده که روزی یه بار میره شنا تو حمام
دوچرخه هم خرید خانم هر روز میره پارک .خوشگل مامان یه مرحله بزرگنر شده و خودش دیگه تنها تو اتاقش میخوابه به لطف هدیه های فرشته خانم هر روز صبح که بلند میشه یه هدیه باید بالای سرش باشه زور هم هست
از شیرین زبونی هاش بگم که حرفهای قلمه تحویلمون میده دیشب مهمون داشتیم دادم بشقاب بیاره همه را وسط پذیرایی مثل توپ پرت کرده چیزی بهش نگفتم گفتم اشکال نداره ب گشته میگه خوب پلاستیکی هاش میدادی
باباش داشت اخبار نگاه میکرد اولش میگه سلام شب بخیر برگشته به باباش میگه بابا اقا خوابش میاد گفت شب بزن شبکه پویا گناه داره بره بخوابه

به البته میگه ابلته
بارون سدید میبارید️
الهی فدای حرف زدنهات بشم
خداراشکر که این عسل خانم مال ماست