پارمیسا پارمیسا ، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 7 روز سن داره

امید دوباره زندگی ما پارمیسا

آذر ماه جیگر مامان 2سال 3 ماهه

دختر خوشگلم پارمیسا خانم ماشالله شیطون بلا شده خیلی اصلا وقت نمی کنم بیام عکس ها را بریزم کامپیوتر تا اینکه بیاموبلاگ به روز کنم الان هم خوابه نفس خوشگله وقت کردم عکسهاش بزارم پاریسا هر روز شیرین ترو خوشگل تر حرف میزنه همه کلمه را میگه کامل هرچی همکه از تلویزیون وکارتون بشنوه دیگه تکرار میکنه این مدت فقط میگفت پلنگ ببینم پلنگ بکشم این شد که رفتیم باغ وحش که حیوان ها را ببینه حرف های با مزه ای که میزنه دیروز به باباش میگه سواد داری بی سوادی مثلا با تلفن حرف میزنه میگه مریضی خدا نکنه مریض باشی دارو بخور خوب بشی زور همکه میگه بهمون هر روز ددر و شهربازی هرچی بخواد با زور گریه و .... میگیره دیگه خدا رحم کنه بزرگتر بشه چی ها که نخواد م...
1 دی 1395

2سال و2ماهگی عشقم(ابان)

سلام عشق مامان الهی فدات بشم هر روز جیگر و جیگرتر میشی     الهی فدای ناز و اشفه هات بشم من     تو باغ بابایی احمد انار می کندیم پارمیسا جانی زرنگ بازی می کرد میکند می ریخت روی انارهای خودمون     دخترم نقاشه   چی بگم   خوشتیپ طلایی  و جیگر مامان   خمیر نمکی درست کردم با زعفران و اب لبو و پودر کاکایو رنگ کردم ئخترم خمیر بازی می کنه با قالبهای شیرینی هم قالب میزنه   پرورش ماهی و کباب ماهی اراک پارمیسا که با ماهی ها عشق کرده بود   جانم فدای خنده هات عمرم نفست بگردم عمری الهی قربونت برم حاج خانم...
24 آبان 1395

نفس خانم 2 سال و1ماهه ما

   اولین ژستهای جیگر خانم   عروسی داداش نجمه خانم عروسی پارمیسا یه سگ تو حیاط دیده بود که تا اخر همونجا باباش نگه داشته بود   جشن تولد مهد ستارگان با دوستهای پارمیسا جان   عاشورا و تاسوعا سال95   موبایل بازی کیف وکفشم تازه خریده بودم تا چند روز برداشته میگه منه   نازو اداش و قربون جیگر مامان   انار برداشته با دندانش پوست می کنه میگه برا بابا درست می کنم دختره بلده چیکارکنه     ...
8 آبان 1395

تولد2 سالگی عشقم با تم تاج

    با آمدن تو بهترین و زیبا ترین لحظات وارد کلبه خوشبختی مان شد تو را از خدایی خواستم که به رحمت بی کرتنش ایمان دارم پس برایم بمان و بدان که تا بی نهایت عاشقانه دوستت دارم تولدت مبارک پارمیسای عزیزم 2 ساله شده امید زندگیم دوساله که اومده توزندگی ما وشده همه امید زندگیم به همین مناسب هم یه جشن تولد برای پرنسسم گرفتم که بدونه روز تولدش بزرگترین روز توزندگی من وباباشه وتمام توانم را گذاشتم که به بهترین نحو این روز را براش ثبت کنم   روزی که به دنیا آمدی هرگز نمیدانستی زمانی خواهد رسید که آرامش بخش روح و روان کسی هستی که با ...
26 شهريور 1395

23 ماهگی عسل بانو

عسل مامان عشق مامان فدای حرف  زدنت بشم که دیگه هر چی میگم مثل بلبل تکرار می کنی قربون زبونت بشم پارمیسا جونم هر روز باید پارک بره بستنی بخوره با دوستاش به قول خودش بچه (مهرنازو فرناز)هم بازی کنه وگرنه اخلاقش قاطی میشه عرشیا وپارمیسا شیطون بلا هردو کاربن توی کیف باباش برداشته به همه جانش مالیده میگهچرا اینطور میگه من هادیم رفتیم خرید صالح آباد این هم ازخریدهای پارمیسا خانم   دخترم ارایش می کنه قایمکی از مامان   عروسی نگار     ...
11 مرداد 1395

عشق مامان 22 ماهه شده

وسعت دوست داشتنت براي من  ....   همان بهشتي است كه گفتند زير پاي مادران است .      مثل نفسی برايم  ....   مثل هوا ...مثل آب   پس بدان ...اگر نبودي...نبودم   اگر نباشی.....نيستم   بي تو من....هيچم                                          فرشته ی نازنینم   سفره افطار   سفر شمال...
2 تير 1395

عمرمن 21ماهه شد

تکثیر تو در هر ثانیه از زندگی ام     یعنی ...     قشنگ ترین تکراری که هیچ وقت تکراری     نمی شود   الهی فدای خوشگلیت بشم   خرابکاری   شیطنت   اب بازی حال کرد حسابی   پارک بادی   گرفتن شیرینی از باباجان  بعد از فروختن قالی نطنز دخترم دیگه راننده شده به خاطرحضورت درکنارمن بخاطر حس مادرانه ای که توبه من بخشیدی ب...
3 خرداد 1395

نفس خانم 20 شده

سلام این جیگر خانم مامان که 20 ماه شده یه خوشگل خانوم عسل مامان و نفسی شده خوردنی الهی فداش بشم شیطونک عسلم ماشالله هزار ماشالله یه دقیقه وقت نمیزاره که به کاری برسم چون یه لحظه غافل بشم یه کاری درست می کنم که تا سه روز مشغول جمع کردنش میشم برای همین چهارچشمی مواظبشم    این باری که پشت موهای دخملی بستم از ذوق نمیدونستمچیکار بکنم برات عشقم   پارمیسا وسط مزرعه کلم    عکسی که هرکس دید گفت خیلی شبیه خودت شده   درحال بوس کردن درخت ها   پارمیسا خانم عاشق اکواریوم خانه مامان جونشه تا اونجا هستیم پارمیسا فقط باید غذاشون بده اگر کسی د...
1 خرداد 1395